حجتالاسلام و المسلمین سید حمید حسینی مشاور آموزشها و فعالیتهای الکترونیکی معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در نشست تخصصی مدیران گروه و کارشناسان قرآن و عترت سراسر کشور این وزارتخانه طی سخنانی به تشریح آسیبهای فعالیتهای دینی در فضای مجازی پرداخت. متن این سخنرانی به این شرح تقدیم میشود:
خداوند متعال را شاکرم که در جمع خادمان قرآن و عزیزانی که مسئولیتهای سنگین قرآنی و فرهنگی را برعهده دارند حضور پیدا کردهام و امیدوارم با عنایات امام هشتم، که این برنامه در جوار حرم مطهر آن حضرت برگزار میشود، بتوانیم با همراهی شما گامهایی هرچند کوچک در مسیر خدمت به گسترش فرهنگ اسلامی و قرآنی برداریم.
این روزها در شرایطی قرار داریم که دورههای دشوار برای توجیه ضرورت توجه به اتفاق مهمی که رخ داده و جهان جدیدی را به اسم فضای مجازی پدید آورده گذشته است و دیگر مانند ده پانزده سال پیش نیازی نیست با اصرار و تلاش فراوان به همکاران و مدیرانمان گوشزد کنیم این عرصه جدید را بپذیرند و متوجه باشند که مردم کمکم بیش از فضای فیزیکی در این فضا زندگی خواهند کرد. چرا که بالاخره این واقعیت خودش را بر همگان تحمیل کرده و امروز اهمیت و تأثیرگذاری جدی این فضا پذیرفته شده است و کسی در اصل آن تردیدی ندارد. اکنون حتی بدبینترین افراد و دشمنان فناوریهای نوین نیز در خانه و زندگی و اطرافیان خود حضور جدی این واقعیت را میبینند و حتی اگر نخواهند، ناچارند بپذیرند که مرحله مقاومت و ممنوعیت و فیلترکردن و برخورد های سلبی با این فضا پشت سر گذاشته شده است. اگر میبینید هنوز عدهای در ظاهر شعارهایی درباره بگیر و ببند میدهند، باید آن را به مسائل دیگری چون جنبههای مالی و سیاسی و امثال آن ربط دهید و مطمئن باشید که خودشان هم میدانند این حرفها و روشها دیگر فایده و اثری ندارد و با برخوردهای سلبی نمیتوان در برابر موج فزاینده فناوری اطلاعات مقاومت کرد.
این روزها اگر سخنی باید گفته شود، درباره اهمیت و ضرورت بهرهگیری از فناوری اطلاعات نیست، بلکه باید درباره چگونگی و کیفیت حضور در این فضا گفتگو کنیم زیرا مشکلی که با آن مواجهیم این است که دوستانمان پس از پذیرش و قبول این واقعیت و تصمیم بر حضور جدی و برخورد فعال و مثبت، اقداماتی را آغاز کردهاند تا از این فرصت بزرگ به نفع آرمانها و اهداف دینی، نشر معارف اسلامی و ترویج آموزههای قرآن و حدیث استفاده کنند، اما آنچه تاثیرگذاری این اقدامات را بهشدت کم کرده و ما را در مسابقه و رقابت سخت در عرصه رسانههای نوین با عقبماندگی و شکست در برابر هزاران رقیب جذاب دیگر مواجه کرده این است که کیفیت و آداب استفاده از این ابزارها را بهدرستی نمی دانیم و چهبسا هزینههایی سنگین و اقداماتی دشوار را انجام میدهیم اما آنگونه که باید نتیجه نمیگیریم. در این شرایط، موضوع آسیبشناسی حضور در این فضا از اهمیت ویژهای برخوردار است و باید آن را جدی گرفت.
آسیبهایی که برای حضور و فعالیت دینی در فضای مجازی به ذهنم میرسیده را در هفت عنوان تنظیم کردهام که امروز پنج عنوان آن را گذرا عرض میکنم و درباره دو تای آن کمی بیشتر توضیح میدهم.
اولین آسیبی که در مسیر بهرهگیری بهینه از فضای مجازی وجود دارد نگاه منفی به فناوری و علم مدرن است. بسیاری از ما پذیرفتهایم که اتفاقی جدید در جهان رخ داده و سرزمین جدیدی بهوجود آمده که مردم دستهدسته به آن سرزمین کوچ میکنند، ولی عامل این پدیده را فناوری پلیدی میدانیم که ساخته و پرداخته و در چنگ دشمنان دین و تحت سلطه استکبار است. این نوع نگاه و تعابیر و ذهنیتهایی از این دست، یکی از مهمترین موانع موفقیت و حرکت جدی در این عرصه است.
تا وقتی به این درک نرسیم که علم و فناوری خوب و بد ندارد و دستاوردهایش حاصل طبیعی هزاران سال تلاش جمعی بشر برای پیشرفت و یادگیری است، نخواهیم توانست از این دستاوردها بهدرستی بهره بگیریم. بله در هر موضوع خوبی آسیب و آفت وجود دارد و دشمنان دین نیز بیکار ننشستهاند و از فناوریهای نوین بیشترین بهره را میبرند، اما اصل علم و فناوری در هر نقطه از جهان و با هر مرام و عقیدهای ارزشمند است و ما نیز باید آن را بهپیش ببریم و از آن بهره بگیریم. بدون این نگاه، تنها مصرفکننده و دنبالهرو کالای دیگران خواهیم بود و هیچگاه در این عرصهها سرآمد نمیشویم. کسانی که در عرصههای علمی سرآمد باشند میتوانند آن را بهخدمت بگیرند و با نگاهی عاشقانه برای دانش دل بسوزانند و آن را پیش ببرند و همگام با آن حرکت کنند.
آسیب دیگر، نگاه صرفاً فنی به این موضوع و بیتوجهی به جنبههای تربیتی و انسانی این فناوری است. بر همین اساس هر جا قرار است درباره فضای مجازی اقدامی صورت گیرد، مسئولیت آن را به مهندسان و دانشآموختگان رشتههای فنی میسپارند. وقتی نگاه ما به این موضوع فنی باشد، مثل این است که مسئولیت یک دانشگاه را به مهندسان عمران و بناها بسپاریم و استدلالمان این باشد که آنها ساختمان دانشگاه را میسازند. اما دانشگاه آن ساختمان نیست؛ بلکه دانشگاه فرایندهای تعلیم و تربیتی است که در آن اتفاق میافتد و برای انجام آن به ساختمان خوب هم نیاز داریم.
البته این سخن بهمعنی نادیده گرفتن نقش، اهمیت و زحمات مهندسان عزیز فناوری نیست. همین دستاوردهایی که در این سالها داشتهایم عمدتاً نتیجه زحمات مهندسان بوده است؛ اما باید بپذیریم که جنبههای مدیریتی و محتوایی در این زمینه مهمتر است و آنچه باید به آن برسیم فراتر از جنبههای فنی و زیرساختهاست و مهندسان باید زیر نظر متخصصان تعلیم و تربیت قرار گیرند و ابزارها را در اختیار اهداف آنها قرار دهند.
سومین آسیب در این زمینه، غفلت از سرعت بالای تحولات در این عرصه است. اگر چه در دوران جدید شاهد شتاب گرفتن پیشرفت و تحول در همه علوم و زمینهها هستیم ولی این سرعت در نسل جدید فناوری اطلاعات بسیار بیشتر و سرسامآور است. در این شرایط آنچه در میان ما رخ میدهد این است که وقتی تصمیم میگیریم اقدامی را در این عرصه انجام دهیم، علاوه بر عقب بودن دانش و نگاهها، فرایند کند مدیریتی و اجرایی نیز باعث میشود تا پروژهای بخواهد به نتیجه برسد چند نسل از فناوریها و روشهایی که بهکار گرفته میشود میگذرد. سایت تبیان، نمونهای از این واقعیت است که وقتی راهاندازی شد، مطابق با شرایط و نیاز زمان بود؛ ولی تا آمد خود را پیدا کند دوران ابزارها و روشهایی که بهکار گرفته بود گذشت و عملاً این سامانه از تحولات فضای مجازی جا ماند. اگر میخواهیم در فضای مجازی فعالیت داشته باشیم باید همواره شناخت خود را نسبت به تحولات این فضا روزآمد کنیم و بسیار چابکتر و منعطفتر در این زمینه قدم برداریم.
آسیب چهارم در این مسیر، بیتوجهی نسبت به بسیاری از فرصتها و تهدیدهای فضای مجازی است. بسیاری از کسانی که در حال بهرهبرداری از فرصتهای فضای مجازی برای اهداف دینی هستند نیز با جنبههای فراوانی از موضوع آشنا نیستند و تصور میکنند فرصتهای این فضا تنها مسائلی چون دسترسی آسان و سریع است؛ این در حالی است که این فناوری دهها فرصت دیگر را هم در اختیار ما قرار میدهد که میتوان از آنها برای تقویت فعالیتهای دینی و فرهنگی بهره برد. مسائلی چون ارتباط دوسویه، گمنامی، مواجهه با دیدگاههای متضاد و امثال آن، نمونههایی از این فرصتهاست.
در بخش تهدیدها نیز معمولاً دقت لازم وجود ندارد و برخی تصور میکنند همین که از این ابزارها برای اهداف خوب و مثبت استفاده شود، جلوی آسیبهای آن گرفته خواهد شد. در حالی که مصون ماندن از آسیبهای گوناگون فضای مجازی در جنبههای اعتقادی، روانی، فرهنگی و حتی جسمانی نیازمند آگاهی و دقتهای فراوان است. چهبسیار نمونههایی که به بهانه فعالیتهای مذهبی نوجوانان و جوانان را به این فضا آوردهاند اما کارشان به جاهایی دیگر کشیده شده است؛ چرا که در برنامهریزیها تهدیدها را در نظر نگرفتیم و صرفاً تشویق کردیم از این فضا استفاده کنند، بدون اینکه آگاهیبخشی لازم وجود داشته باشد. لذا گاهی همین فعالیتها به ضد خود تبدیل میشود.
نکته دیگر تفاوت اقتضائات فضای مجازی با فضای حضوری است. پنجمین آسیبی که میتوان برشمرد بیتوجهی به این نکته است. بعضاً میبینیم دوستان وقتی میخواهند کاری آموزشی یا فرهنگی را در فضای مجازی انجام دهند، همان اقداماتی را که تا دیروز در کلاسهای حضوری انجام میدادند عیناً به فضای مجازی میآوردند؛ در حالی که این دو فضا اقتضائات بسیار متفاوتی دارد. مثلاً کسی که کاربر فضای مجازی است در معرض هزاران جاذبه دیگر قرار دارد و اگر با او تعامل نداشته باشی و طبق شرایط و نیاز خاص این فضا با او ارتباط نگیری فوراً به سراغ گزینههای دیگر میرود. ابزارها، متون، شیوه ورود و خروج و بسیاری از مسائل دیگر در این محیط متفاوت است و نمیتوان صرفاً به دیجیتال کردن محتوا و مطالب سنتی و وارد کردنش به سامانههای اینترنتی دل خوش کرد.
آسیبهای ششم و هفتم عناوینی است که بنا دارم در این جلسه با تامل و توضیح بیشتری به آن بپردازم. اکتفا به اقدامات سطحی و آسان و بیتوجهی به اثربخشی و تعامل را میتوان دو آسیب مهمی دانست که متاسفانه اغلب فعالیتها و طرحهای دینی ما در فضای مجازی دچار آن هستند. البته این دو عنوان را میتوان از جهاتی شبیه به هم و حتی یکی دانست؛ ولی با توجه به اهمیت و برجستگی تعامل در اثربخشی و دشواری رعایت آن، بهنظرم رسید این موضوع را بهصورت جداگانه در کنار سطحی بودن اقدامات قرار دهم تا کسانی که میخواهند بهجای اقدامات آسان و سطحی به کارهای اساسی و تأثیرگذار بپردازند، این نکته را بهصورت ویژه مد نظر قرار دهند.
چند سال پیش وقت قابل توجهی گذاشتم و سعی کردم با جستجو در اینترنت کارهای مهمی که ادیان و مذاهب گوناگون در فضای مجازی انجام دادهاند را شناسایی کنم. در این تحقیق تلاشم این بود که ببینم دیگران در فضای مجازی برای تقویت آموزهها و باورهای خود چگونه فعالیت میکنند تا ما نیز از روشهای موفق و دستاوردهای آنان برای ترویج اموزههای دینی خود استفاده کنیم و الگو بگیریم. برای این منظور، صفحات فراوانی از وبسایتهای ادیان و مذاهب گوناگون را شناسایی و دستهبندی کردم.
با دستهبندی و طبقهبندی پایگاههای اینترنتی ادیان و مذاهب مشخص شد فعالیتهای آنان در فضای مجازی در هفت سطح انجام میگیرد. این سطوح بهترتیب رواج، سهولت و تأثیرگذاری در فضای مجازی عبارتاند از: معرفی و اطلاعرسانی، مشاهده اماکن مذهبی، تسهیل در آیینهای حضوری، مناسک و مراسم الکترونیکی، خدمات علمی و فرهنگی و نهایتاً آموزش و یادگیری.
نخستین کاری که از همان سالهای ابتدایی رواج اینترنت توسط نهاها و اماکن مذهبی آغاز شد و همچنان ادامه دارد، اطلاعرسانی و ارائه اخبار و اطلاعات فعالیتهای نهادها و شخصیتهای مذهبی و انتقال پیامهای آنان به پیروان است. البته این اطلاعرسانی خود، دارای مراتب و درجات متعددی است و از ارائه اخبار و تصاویر گرفته تا قرار دادن فیلم و صوت و متن کتابها را در بر میگیرد.
اقدام دیگری که در سطحی بالاتر انجام میگیرد، استفاده از ابزارهایی است که مشاهده اماکن مذهبی را برای کسانی که نمیتوانند در آن فضا حضور پیدا کنند فراهم میسازد. اگرچه در مناسک مذهبی اصل بر حضور فیزیکی است و نمیتوان برنامههایی چون زیارت مجازی را جایگزینی برای آن در نظر گرفت، ولی به هر حال کسانی که امکان حضور در فضایی مقدس را ندارند، وقتی بهصورت مجازی بتوانند به نوعی احساس حضور دست یابند و حتی با تکنیکهایی چون پانوراما در آن فضا حرکت کنند، تأثیرپذیری آنها از آن امکانی که در فضای مجازی ایجاد شده نسبت به وقتی که در برابر اطلاعرسانی و اخبار و اطلاعات قرار میگیرند بیشتر خواهد بود. این امکان در حال حاضر برای زیارت مجازی بقاع متبرکی چون بقیع، مسجدالنبی، حرم ائمه اطهار (علیهمالسلام) و در دیگر ادیان برای مشاهده سرزمین مقدس در اورشلیم و مانند آن فراهم شده است.
برخی از نهادهای مذهبی تلاش کردهاند بر جنبههای حضوری و فیزیکی مناسک خود وفادار بمانند و در عین حال از امکانات فضای مجازی نیز در این راه استفاده کنند. آنها مناسک حضوری را با پیشبینی اقداماتی چون زیارت نیابی به فضای مجازی پیوند زدهاند. در این روش علاقمندان میتوانند در صفحات اینترنتی نامنویسی و از کسانی که در آن فضا برای انجام زیارت نیابی اعلام آمادگی کردهاند درخواست کنند از طرف آنها زیارتی را انجام دهند. در سرزمینهای مقدس در اسرائیل دیواری وجود دارد بهاسم دیوار ندبه که پیروان کتاب مقدس برای عرض حاجت، دعاهای خود را در برگههایی بهنام تتل مینویسند و در شیارهای آن دیوار قرار میدهند. در حال حاضر سامانههایی در فضای مجازی ایجاد شده است تا علاقمندان بتوانند از هر جا تتلهای خود را بنویسند و افرادی پرینت آن را در دیوار ندبه قرار دهند.
سطح بالاتر و بهره بیشتری که از خود فضای مجازی در فعالیتهای مذهبی گرفته شده، تلاشهایی است که برای برگزاری و اجرای مراسم و مناسک در همین محیط انجام میپذیرد. نمونههای فراوانی در این زمینه میتوان ذکر کرد. از اتاقها و صفحات مجازی مدیتیشن تا کلیسای مجازی که برخی اقدامات و آیینها را به محیط الکترونیکی منتقل کردهاند و تا مراسم و دعا در گروههای پیامرسانها و شبکههای اجتماعی. مثلاً آیین روشن کردن شمع در کلیسا را بازسازی کرده و شرایطی فراهم آوردهاند که میتوان شمعی را که در صفحه نشان داده میشود با موس برداشت و روشن کرد و در محل مناسبی در کلیسای مجازی قرار داد. به هر حال این نوع کارهای نمادین در فضای مجازی میتواند سطح بالاتری از تأثیرگذاری معنوی و مذهبی را در این فضا در پی داشته باشد. اما همه آنچه تا کنون گفته شد، در برابر سطوح بعدی که جنبه معرفتافزایی و ارائه خدمات علمی و فرهنگی دارد، درجات پایینتری محسوب میشود.
بهترین و مؤثرترین استفادهای که از فضا و امکانات مجازی برای اهداف دینی بهعمل میآید تلاشهایی است که با هدف تربیت نیروی انسانی و تعلیم و ارتقای بینش پیروان انجام میگیرد. از بهاییها که آموزه هایشان را در ثالب صفحات گوناگون وب و با روشهایی جذاب ارائه میدهند تا کلیساهای اینترنتی که متون و توجیهاتی را برای ردههای سنی مختلف منتشر میکنند و و پایگاههایی که عربستان سعودی برای معرفی اسلام ایجاد کرده و تعالیمی را در اختیار تازهمسلمانان قرار میدهد، نمونههایی از فعالیتهای علمی و فرهنگی است که با هدف ارتقای آگاهی و بینش مخاطبان انجام میپذیرد.
این فعالیتها در سطحی بالاتر بهگونهای برنامهریزی و اجرا میشود که ظرفیتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات را برای تعامل و ارتباط دوجانبه با مخاطبان بهکار گیرد . برخی از سازمانهای دینی تلاش میکنند از طریق پاسخگویی به پرسشها و ارائه مشاورههای اعتقادی یا روانشناسی این ابزارها را در اختیار پیروان و کاربران خود بگذارند. بر همین اساس یکی از بزرگترین مراکز رواندرمانی در شمال کالیفرنیا پایگاهی است که در قالب مشاوره روانشناسی آموزههای مذهبی مسیحیت را ترویج میکند. مرکز ملی پاسخگویی به پرسشهای دینی در کشور ما نیز تا حدودی در پی همین هدف بوده است.
اما در میان انواع بهرهگیریها از فضای مجازی، آنچه از دیگر سطوح و روشها اثربخشتر است و موجب تربیت نیروی انسانی و رشد واقعی و ملموس افراد میشود جایی است که امکانات فراوان این فضا در خدمت اهداف آموزشی و یادگیری قرار میگیرد. در این سطح نیز فعالیتهای فراوانی را در مراکز مذهبی مشاهده میکنیم. از پایگاه اینترنتی کلیمیان تهران و دانشگاه الهیات ۲۲۲ که الهیات مسیحی را به زبان فارسی آموزش میدهد تا صدها سایت و شبکهای که دورههایی مطالعاتی برای یادگیری کتاب مقدس برگزار میکنند، در این سطح قرار میگیرند.
یکی از نمونههای نسبتاً موفق آموزش قرآن در کشور ما سامانه آموزش الکترونیکی حامیم است که آموزشهای متنوع و جذابی را در زمینههای گوناگون مرتبط با قرآن ارائه میدهد. این آموزشها هم در زمینه خواندن بهتر قرآن و هم فهم، تفسیر و علوم قرآن است و در بسترهای گوناگونی چون وب و اپلیکیشن و تلگرام در اختیار عموم قرار میگیرد. یکی از ویژگیهای ممتاز این سامانه، تعاملی بودن و ارائه آموزشهای بهصورت سطحبندیشده و گامبهگام است. به این معنی که افراد می توانند آیاتی از قرآن یا بخشهایی از نماز را بخوانند و صدای خود را ارسال کنند و در بازخوردی که دریافت میکنند، ضمن تعیین سطح، خطاهای احتمالی خود را متوجه شوند و از طریق فیلمهای کوتاه اموزشی که در ازای هر خطا برایشان ارسال میشود رفع اشکال کنند و دوباره بخوانند و قدم به قدم رشد کنند و با آموزشهای چندرسانهای به مهارتهای بالاتری دست یابند.
در عالم مسیحیت نیز سامانهای بسیار موفق و قوی وجود دارد که میتواند از جهات گوناگون بهعنوان الگوی فعالیتهای مذهبی در فضای مجازی بهشمار آید. این سامانه به فرقهای از مسیحیت بهنام شاهدان یَهُوَه تعلق دارد. فرقهای که حدود ۱۵۰ سال از تأسیس آن میگذرد و در عقایدشان نوعی بازگشت به سنتهای اصیل مسیحی دیده میشود و بسیاری از آموزهها و نمادهای رایج مسیحیت مانند تثلیث و صلیب و کریسمس را انحراف و بدعت میدانند. در مدت این ۱۵۰ سال این فرقه فعالیتهای تشکیلاتی منظم و گستردهای داشته و شاهدان خود را به بیش از هشت میلیون نفر رسانده است و در ۲۳۹ کشور پایگاه دارد و ۹ میلیون دوره کتاب مقدس برگزار کرده و در بزرگترین مراسم آنها ۱۹ میلیون نفر شرکت کردهاند و ۱۱۵ هزار جماعت یعنی محافل بازخوانی کتاب مقدس و تعالیم مسیح را مدیریت میکنند.
آنچه درباره شاهدان یهوه در بحث فعلی ما اهمیت فوقالعادهای دارد، سامانه جذاب و پرمحتوای اینترنتی آنهاست که زبانهای فعال آن به رقم شگفتانگیز ۹۸۷ رسیده است. برای درک اهمیت این موضوع کافی است بدانیم ما با این همه سازمان و بودجههای کلان فرهنگی هنوز سامانهای که قرآن را با دو سه زبان آموزش بدهد نداریم و تلاشهایی که در این زمینه داشتهایم ناکام مانده است. اما این گروه که نه از حمایتهای دولتی و نه از حمایت سازمانهای مسیحیت همچون واتیکان برخوردار نیست، محتوایی فاخر و با کیفیت بسیار بالا در زمینههای گوناگون آموزشی و در ردههای سنی مختلف را به صدها زبان تولید و ارائه کرده است. با بررسی این زبانها میبینید که حتی گویشهای فرعی زبانها و زبان اشاره کشورها را فراموش نکردهاند و برای همه آنها فیلمها، سرودها، انیمیشنهایی با جدیدترین فناوریها و داستانها و بازیهای گوناگون تدارک دیدهاند.
فعالان و مبلغان مذهبی ما باید ساعتها در بخشهای گوناگون این سامانه وقت بگذارند و روشها و امکاناتی را که در آن وجود دارد بررسی کنند. کیفیت کار و جذابیتهایی که در آن وجود دارد باید برای ما درسآموز و مایه عبرت و هشدار باشد. بههرحال ما باید از آخرین و بهترین دستاوردهای بشر در مسیر اهداف خود استفاده کنیم و با تحلیل این نمونهها بدانیم دیگران از این فرصتها به بهترین وجه استفاده میکنند و اگر غافل شویم فرصتها را از دست خواهیم داد و بسیاری از هزینههایی را که برای فضای مجازی و به اسم قرآن و عترت انجام میدهیم، عملاً دور میریزیم و بهره چندانی از آن نمیبریم.
یکی از مهمترین دستاوردهای بشری در این زمینه، طراحی روشهای نوین آموزشی و بهرهگیری از رویکردهایی جدید در زمینه یادگیری است. اینکه عرض شد اکتفا به اقدامات سطحی و آسان و بیتوجهی به اثربخشی و تعامل از مهمترین آسیبهای فعالیت در فضای مجازی است، به همین نکته اشاره داشت. به هر حال رویکردها در آموزش بهکلی در دنیا تغییر کرده و با رویکرد سنتی مخاطب امروزی جذب نمیشود و تأثیر نمیپذیرد. جایگزین کردن فعالیتهای گروهی و تغییر نقش مربی از سخنران یا مسئول آزمون به تسهیلکنندهای که شرایط را برای تلاش و یادگیری با محوریت یادگیرنده فراهم میآورد و کاری میکند که مخاطبان خودشان اطلاعات را گرد آورند و دانش را بسازند و کشف کنند، نمونهای از رویکردهای جدیدی است که امروزه در فعالیتهای علمی و فرهنگی وجود دارد و باید به آن توجه شود. تفاوت این رویکردها را میتوان در جدول مقایسه آموزش و یادگیری سنتی و نوین مشاهده کرد.
اگر در پی اثرگذاری و تغییر در مخاطبان باشیم باید به یافتههای علوم تربیتی و تجربیات و دستاوردهای بشری تکیه کنیم. بهعنوان نمونه در مخروط تجربی ادگار دیل (Edgar Dage) نشان داده میشود مخاطبان فقط ده درصد از آنچه خواندهاند را بهیاد میآورند و اگر آن را بشنوند این درصد به بیست میرسد. برای بیشتر شدن این تأثیرگذاری باید از تصویر و فیلم استفاده کرد تا مقدار یادگیری به سی درصد برسد. اما وقتی کسی در فضای یک موضوع حضور مییابد، مثلاً آزمایشی را مشاهده یا از نمایش یا نمایشگاهی بازدید میکند، تأثیرپذیری به پنجاه درصد میرسد. حال اگر کار به جایی برسد که خودش درگیر موضوع باشد و در کارگاههایی عملی شرکت داشته باشد و موضوعی را بهصورت گروهی تجربه و تحلیل کند، یادگیری و اثرپذیری او به هفتاد درصد خواهد رسید. این یادگیری و تأثیرگذاری به نود درصد هم میتواند برسد، مشروط بر اینکه یادگیرنده از طریق تجربه عملی، کار با مدلها، تولید محتوا و طراحی یک طرح، تجربه مستقیمی از موضوع بهدست آورد.
به هر حال عرض من این است که نباید در موضوع فضای مجازی تنها بر جنبههای فنی و زیرساختهای الکترونیکی تکیه داشته باشیم و از این نکات مهم پداگوژیک غفلت کنیم. در همان سامانه شاهدان یهوه میبینیم علاوه بر محتوای چندرسانهای و جذاب، فعالیتهای گوناگونی برای مخاطبان طراحی شده است. از بازیهای مختلف تا اقداماتی همچون مشارکت کودکان در نظافت سالنهای جماعت یا بهاصطلاح ما همین مساجد و عبادتگاهها.
نمونه دیگری از یافتهها و دستاوردهای علمی در این زمینه را عرض کنم و بحث را پایان دهم. در مباحث مربوط به سواد رسانهای نموداری را مطرح میکنند با عنوان نردبان کاربران رسانههای اجتماعی. در پایین پله این نردبان افراد غیرفعال قرار دارند. در پله بعد تماشاگرانی هستند که تنها به خواندن وبلاگها و صفحات و نظرات دیگران در شبکههای اجتماعی میپردازند و خودشان هیچ صفحه و فعالیتی ندارند. در پله بالاتر کسانی قرار دارند که در این شبکهها پروفایل ساخته و به این برنامهها پیوستهاند. بالاتر از آنها کسانی هستند که خودشان مطالبی را در این صفحات منتشر و برچسبهایی برای مطالبشان انتخاب میکنند و مطالب دیگران را نیز لایک میکنند. اما برای رسیدن به افراد اثرگذار در فضای مجازی باید به پلههای بالاتر برویم و افرادی را داشته باشیم که با نگاهی انتقادی به محتوای منتشرشده در این فضا مینگرند، برای مطالب کامنت مینویسند، در رأیگیریها و امثال آن شرکت میکنند و آثاری از خود بهجا میگذارند. اما هدف اصلی بالاترین پله این نردبان یعنی جایی است که تولیدکنندگان محتوا حضور دارند. کسانی که مطالبی نو مینویسند، ویدیوها و کلیپهایی تولید میکنند و صفحاتی فعال و پویا دارند.
در فعالیتهایی که برای نشر و گسترش فرهنگ داریم باید تلاش کنیم مخاطبان را به شرایطی برسانیم که تولیدکنندگانی فعال و منتقد باشند تا علاوه بر اثرپذیری بیشتر خودشان، این فضا را نیز شکوفا و دیگر مخاطبان را با خود همراه کنند.
به هر حال وقتی در پی آسیبشناسی فعالیتهای دینی در فضای مجازی هستیم باید علاوه بر نکاتی که پیش از این تقدیم شد، به این موضوع نیز توجه داشته باشیم که سادهاندیشی، اکتفا به روشهای دمدستی و فوری و غفلت از سطوح بالاتر اثربخشی از مهمترین آسیبهایی است که گریبانگیر سازمانها و مراکز دینی ما شده و میدان این رقابت سنگین و حساس را به دیگران واگذار کرده است.
امیدواریم با همت و تلاش شما عزیزان و همه دلسوزان و فعالان عرصههای فرهنگی شاهد اقداماتی مؤثرتر و برداشتن گامهایی استوارتر در مسیر گسترش فرهنگ قرآن و عترت علیهمالسلام باشیم.